وبلاگ دانشجویی سید محمد کاظمی
وبلاگ دانشجویی سید محمد کاظمی

وبلاگ دانشجویی سید محمد کاظمی

قمپوز در کردن

قمپوز در کردن 

 

گاهی در محاوره روزمره عباراتی را می شنویم که معنی و تاریخچه آن را نمی‌دانیم. به عنوان مثال بارها شنیده‌ایم که «فلانی قمپوز در می‌کنه» یا «فلانی قمپوز در کرد.»

قمپز در کردن از کجا آمده است؟ قمپوز در اصل «قپوز» بوده است که نام توپی است که عثمانی‌ها در سلسله جنگ‌هایی که با ایران داشته‌اند مورد استفاده قرار می‌دادند. این توپ اثر تخریبی نداشت چرا که در آن از گلوله استفاده نمی‌شد و فقط از باروت و پارچه‌های کهنه که با فشار درون لوله توپ جای می‌دادند تشکیل شده بود. هدف از استفاده آن ایجاد رعب و وحشت در بین سپاهیان و ستوران بوده است.

در جنگ‌های اولیه بین ایران و عثمانی این توپ نقش اساسی در تضعیف روحیه سربازان ایرانی داشت ولی بعدها که دست آنها رو شد دیگر فاقد اثر اولیه بود و هر گاه صدای دلخراش این توپ به صدا در می‌آمد، سپاهیان می‌گفتند: «نترسید قمپوز درکردند.»  

برگرفته از سایت یکی بود

رقیب شما کیست؟

رقیب شما کیست؟  

وقتی روبرتو گویزوتا (Roberto Goizueta) در دهه 1980 مدیرعامل کوکاکولا شد، با رقابت شدید پپسی مواجه شدکه باعث کاهش رشد سهم کوکا شده بود. مدیرانش بر رقابت با پپسی متمرکز شده بودند و قصد داشتند در هر دوره زمانی برنامه رقابتی، سهم بازار کوکا را 0/1 درصد افزایش دهند.

روبرتو تصمیم گرفت رقابت علیه پپسی را متوقف کند و به جای آن علیه شرایط افزایش 0/1 درصد رشد رقابت کند.

او از مدیرانش پرسید: «میانگین مایعاتی که هر آمریکایی در روز می نوشد چقدر است؟» جواب 14 اونس بود.

«سهم کوکا از این مقدار چقدر است؟» دو انس.

روبرتو گفت: «کوکا به سهم بیشتری از این بازار نیاز دارد.»

رقیب، پپسی نبود بلکه آب، چای، قهوه، شیر و آبمیوه ها بودند که 12 اونس باقیمانده را تشکیل می دادند.

روبرتو گفت: «مردم هر وقت احساس کردند که دوست دارند چیزی بنوشند باید به کوکا دسترسی داشته باشند.»

برای اجرای این استراتژی، شرکت کوکاکولا در گوشه و کنار هر خیابان دستگاه های فروش کوکا قرار داد. با این کار، کوکا به سهم قابل ملاحظه ای از بازار دست یافت و پپسی هرگز به چنین سهمی دست نیافته است.

وقتی رقابت علیه رقیب را متوقف کنیم و به جای آن رقابت علیه شرایط را آغاز کنیم، می توانیم خیلی بهتر عمل کنیم.  

برگرفته از سایت راهکار مدیریت

چک 500000 دلاری

چک 500000 دلاری  

روی نیمکتی در پارک نشسته بود و سرش را بین دستانش گرفته بود و به این فکر می‌کرد که آیا می‌تواند شرکتش را از ورشکستگی نجات دهد یا نه. بدهی شرکت خیلی زیاد شده بود و راهی برای بیرون آمدن از این وضعیت نداشت. طلبکارها دائماً پیگیر طلب خود بودند. فروشندگان مواد اولیه هم تقاضای پرداخت بر اساس قرارداهای بسته شده را داشتند.

ناگهان پیرمردی کنار او روی نیمکت نشست و گفت: «به نظر میاد خیلی ناراحتی.»

بعد از شنیدن حرف‌های مدیر، پیرمرد گفت: «من می‌تونم کمکت کنم.»

نام مدیر را پرسید و یک چک برای او نوشت و داد به دستش و گفت: «این پول رو بگیر. یک سال بعد همین موقع بیا اینجا و اون موقع می‌تونی پولی که بهت قرض دادم رو برگردونی.» بعد هم از آنجا دور شد.

مدیر شرکت در حال ورشکستگی، یک چک 500000 دلاری در دستش دید که امضاء جان دی. راکفلر داشت، یکی از ثروتمندترین مردان روی زمین. ادامه مطلب ... 

ادامه مطلب ...

آیا شما کارهایتان را به تعویق می اندازید؟

 آیا شما کارهایتان را به تعویق می اندازید؟ 

دون مارکویس: تعویق انداختن کارها، یعنی هنر همراهی با گذشته!


آیا شما هم اهل به تعویق انداختن کارها هستید؟ این تست شامل عادات اصلی است که این گونه افراد دارند. با انتخاب گزینه های «بله» یا «خیر» تعیین کنید که آیا هر یک از وضعیت های مطرح شده در مورد شما صادق است یا خیر. برای انجام تست بر روی لینک زیر کلیک کنید.

http://www.mgtsolution.com/olib/954729146.aspx


برگرفته از سایت راهکار مدیریت