اهداف این مقاله :
مطالعه ارتباط بین توانمند سازی مدیریت دانش و شاخصهای اجرائی نمودن آن است.
در سالهای اخیر «مدیریت دانش » به یک موضوع مهم و حیاتی مورد بحث در متون تجاری واقتصادی تبدیل شده است جوامع علمی و تجاری هر دو بر این باورند که سازمانهای با قدرت دانش می توانند برتری های بلند مدت خود را در عرصه های رقابتی حفظ کنند مبانی نقد و بررسی و چشم اندازهای رقابتی سازمانها نشان دهنده تاثیرات این دیدگاه در عرصه های استراتژیک سازمانهای تجاری است . محققین و دانشگاهیان دیدگاه متفاوتی در خصوص مدیریت دانش اتخاذ کرده و گستره ای از راه حل های فناوری تا مجموعه ای از دستورات عملی را در نظر دارند.
تعریف مدیریت دانش و فرآیند آن:
تعاریف :
از نظر تاریخی ، می توانیم 3 نسل از مدیریت دانش را از یکدیگر متمایز کنیم ؛
در اولین نسل از مدیریت دانش بیشتر اقدامات بر تعریف مدیریت دانش ،بررسی فواید بالقوه مدیریت دانش برای تجارت و طراحی پروژه های تخصصی مدیریت دانش مبتنی بود .
نسل دوم مدیریت دانش براین نکته تاکید می کند که مدیریت دانش درباره تغییر نظام مند سازمانی است جایی که شیوه های مدیریتی ، نظامهای سنجش ،ابزار و مدیریت محتوا نیاز به گسترش مشترک دارد .
و نسل سوم که در حال پدیدار شدن با روشهای جدید و نتایج جدید است و آن یکپارچگی مدیریت دانش با فلسفه سازمان ، استراتژی ، اهداف ،شیوه ها ، نظامها و رویه های سازمانی بوده و در نتیجه تبدیل به تفکر روزانه کارکنان و محرک برای آنها شده است تا بتوانند سازمان ها را در جهت توسعه و رشد اقتصادی هدایت نمایند. ادامه مطلب...
ادامه مطلب ...